English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (6757 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
gaff U قلاب یانیزه خاردار ماهی گیری
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
trotline U نخ قلاب ماهی گیری
angle U قلاب ماهی گیری
angles U قلاب ماهی گیری
gang hook U دو یا سه قلاب ماهی گیری متصل بهم
percoid U ماهی خاردار
sea bass U ماهی خاردار
panfish U نوعی ماهی خاردار
weever U یکجور ماهی خاردار
thornback U ماهی پهن چهارگوش خاردار
launce U سگ ماهی باریک اندام خاردار
percoid U وابسته به تیره ماهی خاردار
gurnard U نوعی ماهی دارای بالههای خاردار
bass bug U حشره برای گرفتن ماهی خاردار
bites U قلاب گرفتن ماهی
bite U قلاب گرفتن ماهی
hooker U قایقی که با قلاب ماهی میگیرد
hookers U قایقی که با قلاب ماهی میگیرد
foul hooked U ماهی گرفته شده با قلاب ازبیرون دهان
disgorger U وسیله بیرون اوردن قلاب ازدهان ماهی
tags U جسمی براق در انتهای قلاب برای جلب ماهی
tag U جسمی براق در انتهای قلاب برای جلب ماهی
still fishing U ماهیگیری با روش ثابت نگهداشتن نخ و قلاب تا ماهی بسراغ ان بیاید
gaff U میله نگهدارنده ضلع بالایی بادبان قلاب مخصوص حمل ماهی به خشکی یا قایق
halieutics U ماهی گیری
piscatology U فن ماهی گیری
fyke U کیسه ماهی گیری
fishing line U ریسمان ماهی گیری
fishingboat U قایق ماهی گیری
fish line U ریسمان ماهی گیری
fishing boat U کرجی ماهی گیری
grizzly king U مگس ماهی گیری
creel U سبد ماهی گیری
fishing vessel U کشتی ماهی گیری
ledger bait U طمعه ماهی گیری
creels U سبد ماهی گیری
halieutic U وابسته به ماهی گیری
fosher boat U کرجی ماهی گیری
strike U فروبردن پارو در اغاز هر حرکت در اب به قلاب افتادن ماهی نخ را سفت کشیدن یافتن بوی شکار بوسیله سگ
strikes U فروبردن پارو در اغاز هر حرکت در اب به قلاب افتادن ماهی نخ را سفت کشیدن یافتن بوی شکار بوسیله سگ
common of fishery U حق ماهی گیری درابهای دیگر
common of piscary U حق ماهی گیری درابهای دیگری
galliot U کرجی باری یا ماهی گیری
seine U تور بزرگ ماهی گیری
gimp U نوعی ریسمان ماهی گیری
nets U تور ماهی گیری و امثال ان
night line U ریسمان ماهی گیری شبانه
nett U تور ماهی گیری و امثال ان
common fishery U حق ماهی گیری درابهای عمومی
net U تور ماهی گیری و امثال ان
purse seine U تور کیسهای برای ماهی گیری
kiddle U بند توردار برای ماهی گیری
fence month U ماهی که شکارگوزن یاماهی گیری دران ممنوع است
gigs U نیزه ماهی گیری قایق پارویی سریع السیر
gig U نیزه ماهی گیری قایق پارویی سریع السیر
free fishery U حق انحصاری ماهی گیری درابهای عمومی بموجب فرمان شاه
long shoreman U گماشته بارگیری و بار خالی کنی در بندریا ماهی گیری در کرانه
wire entanglement U با سیم خاردار محصور کردن حصار سیم خاردار
grains U نیزه ماهی گیری که دارای چهارپنجه یابیشترباشد نیزه چنگالی
sinker U وزنه ریسمان ماهی گیری وزنه
sinkers U وزنه ریسمان ماهی گیری وزنه
lead U پرش طول یا پرش یانیزه با پای معین
leads U پرش طول یا پرش یانیزه با پای معین
pomfret U یکجور ماهی خوراکی دراقیانوس هندو اقیانوس ارام ماهی سیم دریایی
sea horse U موجود افسانهای که نصف بدنش اسب ونصف دیگرش ماهی بوده گراز ماهی
heck U ماهی بند:بندی که ماهی رادررودخانه نگاه میدارد
escolar U نوعی ماهی فلس دارخشن بنام لاتین ruvettuspretiosus که شبیه ماهی خال مخالی است
hooked medallion U ترنج قلاب شکل [در این ترنج سر قلاب ها می تواند به سمت خارج و یا ترکیبی از داخل و خارج طراحی شود.]
crane hook U قلاب سرکابل بالابر جرثقیل قلاب یا چنگک جرثقیل
haddock U ماهی روغن کوچک قسمی ماهی
guppies U ماهی گول بچه زا ماهی ابنوس
guppy U ماهی گول بچه زا ماهی ابنوس
fishes U ماهی صید کردن ماهی گرفتن
mackerel U ماهی خال مخالی ماهی اسقومری
fish U ماهی صید کردن ماهی گرفتن
fished U ماهی صید کردن ماهی گرفتن
grayfish U نوعی ماهی روغن سگ ماهی
burry U خاردار
aciculate U خاردار
spinescent U خاردار
horrent U خاردار
setiferous U خاردار
spinose U خاردار
echinoid U خاردار
barbellate U خاردار
setaceous U خاردار
pappose U خاردار
pappous U خاردار
acanaceous U خاردار
acanthaceous U خاردار
thistly U خاردار
acanthaid U خاردار
aculeate U خاردار
thorniest U خاردار
hispid U خاردار
aculeolate U خاردار
thornier U خاردار
thorny U خاردار
brambly U خاردار
lappaceous U خاردار
aristate U خاردار
setose U خاردار
barbed U خاردار
acanthous U خاردار
barbate U خاردار
He's a wet blanket. U او [مرد] آدم روح گیری [نا امید کننده ای یا ذوق گیری] است.
langouste U خرچنگ خاردار
spinule U چرخ خاردار
thornbush U بوته خاردار
thorn apple U تاتوره خاردار
picked U خاردار برگزیده
rivets U اشبیل خاردار
sea crawfish U خرچنگ خاردار
barbedwire U سیم خاردار
crawfish U خرچنگ خاردار
herisson U تیر خاردار
riveting U اشبیل خاردار
cotter pin U اشبیل خاردار
riveted U اشبیل خاردار
rivet U اشبیل خاردار
barbed wire U سیم خاردار
sea crayfish U خرچنگ خاردار
wire entanglement U سیم خاردار کشیدن
bands U شبکه سیم خاردار
moonflower U توت خاردار هندی
wire entanglement U مانع سیم خاردار
band U شبکه سیم خاردار
double apron fence U سیم خاردار دو دامنه
porcupinish U تیغ دار خاردار
porcupiny U تیغ دار خاردار
entanglements U محصور با شبکه سیم خاردار
entanglement U محصور با شبکه سیم خاردار
prickliness U حالت چیز خاردار زنندگی
prickly pear U یکجور انجیر هندی خاردار
prickly pears U یکجور انجیر هندی خاردار
concertinaing U سیم خاردار استوانهای شکل تا شونده
concertina U سیم خاردار استوانهای شکل تا شونده
concertinas U سیم خاردار استوانهای شکل تا شونده
concertinaed U سیم خاردار استوانهای شکل تا شونده
spider wire entanglement U نردههای زیگزاگی غیر منظم سیم خاردار
banderilla U نیزه خاردار برای فروبردن به گردن گاو
leister U نیزه خاردار مخصوص صیدماهی قزل الا
sea calf U گوساله ماهی سگ ماهی
wire roll U نوعی سیم خاردار تاشو برای ساختن موانع ضد مکانیزه
pickerel U اردک ماهی کوچک گوشت اردک ماهی
screw picket U میلهای که سر ان پیچی شکل باشد میلههای پیچ دار پایه سیم خاردار
his severity relaxed U از سخت گیری خود کاست سخت گیری وی کمتر شد
knife rest U نوعی مانع یا سدجادهای است که با سیم خاردار و یک چهارچوب فلزی یا چوبی تهیه می کنند و قابل حمل میباشد
teleost U ماهی استخوانی وابسته به ماهی استخوانی
digamy U دو زن گیری دو شوهر گیری
knop U قلاب نخ
takle U قلاب
hamulus U قلاب
fish line U زه قلاب
tick U قلاب
drag U قلاب
clasped U قلاب
iron fork U قلاب
clasp U قلاب
tach U قلاب
tache U قلاب
fishhook U قلاب
kake U قلاب
drags U قلاب
ticks U قلاب
dragged U قلاب
fishing line U زه قلاب
square bracket U قلاب
buckled U قلاب
buckles U قلاب
button hook U قلاب
creel U قلاب
uncus U قلاب
grips U قلاب
gripping U قلاب
gripped U قلاب
bracket U قلاب
buckle U قلاب
harnessing U قلاب
harnessed U قلاب
grapnels U قلاب
grapnel U قلاب
grapples U قلاب
grappled U قلاب
grip U قلاب
grapple U قلاب
ticked U قلاب
grabber U قلاب
grappling U قلاب
toggle U قلاب
grabbing U قلاب
crampon U قلاب
hook U قلاب
crampoon U قلاب
fifi hook U قلاب فی فی
sling dog U تک قلاب
agrafe U قلاب
crows foot U قلاب
grab U قلاب
holdfast U قلاب
grabs U قلاب
Recent search history Forum search
1deformations is a concept that is gaining ground معنی این جمله
2interfereometry
1مقاله در مورد اندازه گیری شیفت فرکانسی
1Formation Process
1bioconjugate composed of controlled release polymer nanoparticles
3biotargeted
2high dimentional task solution space
3معنی کلمه retraction چیست؟
0وسیله اندازه گیری در مقیاس کوچک میباشد
0وسیله اندازه گیری در مقیاس کوچک میباشد
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com